سفارش تبلیغ
صبا ویژن


آن که را در عاشقی جان و دلی آگاه نیست
 در طریق معرفت با هیچ کس همراه نیست

گم شدم در کوچه ی بی انتهای عاشقی
تازه فهمیدم کسی از بودنم آگاه نیست

جاری وپاک است همچون چشمه ای درکوهسار
شاعر وارسته وقتی آب زیر کاه نیست

دست و پایش بشکند در پیچ و خمها شاخه وار
هر که را چون خضر در این دشت جولانگاه نیست

سمت اقلیمی که شیطان حکمرانی می کند
اهل معنا را پناهی بهتر از الله نیست

حضرت حق گفت بی حجّت نمی ماند زمین
حجّت اما در لباس شوم شاهنشاه نیست

پای همت گر مرا لنگ اوفتد در راه عشق
بر در جانانه ام دست طلب کوتاه نیست

شمع در شب زنده داری دیده روی صبح وصل
عاشقان را وقت مردن شرط اشک وآه نیست

چشم دل بگشا و روی شاهد معنا ببین
جلوه گر ای کوردل بر چشم اعمی ماه نیست

راه معنا رفته را در پرده ی وهم و خیال
التفاتش با دل من گاه هست و گاه نیست

منکران را شرم محروم از  وصال یار کرد
ورنه ارباب حقیقت رانده از درگاه نیست

خاکساری پیشه باید عاشق دریوزه را
نزد شاه عشق عاشق را جلال و جاه نیست

ما به قرب وصل جانان در طلب خود کاهلیم
غفلتش افزوده گردد هر که خاطرخواه نیست

در دیاری کز حقیقت نیست مبنا حرف دل
شاهدی روباه را غیر از دم روباه نیست

نا امیدی را از اول دست حق گرن زده ست
گر تو این معنا بدانی در دلت اکراه نیست

گر عزیز مصر معنایی به بوی پیرهن
می رسی آن جا که دیگر یوسفی در چاه نیست

خانه در قعر جهنّم هست پادافره  تو را
کارهایت گر به معنا خالصآ لله نیست.




تاریخ : پنج شنبه 101/2/29 | 7:25 عصر | نویسنده : عباس خوش عمل کاشانی | نظر